پس از اینکه هاردی در ماه مه 1940 ترجمه خود را به لندن از طریق پست پست کرد ، به لندن گریخت. در همین حال ، تلر به لژیون خارجی فرانسه پیوست ، آن را در شمال آفریقا خلوت کرد و راهی پرتغال شد. تلر که منتظر عبور از لیسبون به انگلیس بود ، گزارش نادرستی را شنید که کشتی را که هاردی را به انگلستان می برد ، اژدر کرده و همه افراد را گم کرده اند (به همراه تنها نسخه خطی او). او اقدام به خودکشی کرد. (او در مورد این حادثه در Scum of the Earth (1941) ، خاطرات خود از آن دوره نوشت). تلر سرانجام وارد لندن شد و کتاب در اوایل سال 1941 در آنجا منتشر شد.

تنظیمات
تاریکی در ظهر تمثیلی است که در هنگام تصفیه های 1938 در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحادیه جماهیر شوروی (نامگذاری نشده است) در حالی که استالین با حذف رقبای بالقوه در حزب کمونیست: ارتش و همچنین متخصصان ، دیکتاتوری خود را تحکیم کرد. هیچ یک از اینها به صراحت در کتاب مشخص نشده است. بیشتر رمان در یک زندان بی نام و در خاطرات شخصیت اصلی ، روباشف اتفاق می افتد.

تلر از تجربه زندانی شدن توسط مقامات فرانسیسکو فرانکو در طول جنگ داخلی اسپانیا استفاده کرد ، که در خاطرات خود ، گفتگو با مرگ شرح داد. وی را در سلول انفرادی نگه داشتند و انتظار داشتند اعدام شود. به او اجازه داده شده بود که در جمع زندانیان دیگر در حیاط قدم بزند. اگرچه او مورد ضرب و شتم قرار نگرفت ، اما او معتقد بود که زندانیان دیگر نیز اینگونه هستند.

شخصیت ها
شخصیت اصلی این فیلم نیکولای سلمانوویچ روباشف است ، مردی حدوداً پنجاه ساله که شخصیت وی براساس "تعدادی از مردان قربانیان دادگاههای موسوم به مسکو" ساخته شده است ، "چندین نفر" توسط نویسنده شخصاً شناخته شده بودند ". روباشوف یک ایستادگی برای بلشویک های قدیمی به عنوان یک گروه است ، و تلر از او برای بررسی اقدامات آنها در دادگاه های نمایش مسکو در سال 1938 استفاده می کند.

شخصیت های ثانویه شامل برخی از زندانیان دیگر است:

شماره 402 یک افسر ارتش تزار و زندانی کهنه کار است ، همانطور که روباشوف آن را یک احساس افتخارآمیز شخصی می داند.
"ریپ ون وینکل" ، انقلابی قدیمی که روحیه اش را تضعیف کرد و با 20 سال حبس انفرادی و زندان بیشتر به جنون رسید.
are Harelip ، ″ که "سلام خود را می فرستد" به روباشف ، اما اصرار دارد که نام خود را مخفی نگه دارد.
دو شخصیت ثانویه دیگر هرگز ظاهر مستقیم ندارند اما اغلب ذکر می شوند:

شماره یک ، به نمایندگی از جوزف استالین ، دیکتاتور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی. او در یک عکس به طور گسترده ای به تصویر کشیده شده است ، "چاپ رنگی شناخته شده ای که بالای هر تخت یا بوفه کشور آویزان بود و با چشمان یخ زده خود به مردم خیره می شد.
بلشویک های قدیمی. آنها با یک تصویر در "چشم ذهن او ، یک عکس بزرگ در یک قاب چوبی نشان داده می شوند: نمایندگان اولین کنگره حزب" ، که در آن "کنار یک میز چوبی بلند نشسته اند ، بعضی از آنها با آرنج روی آن قرار گرفته اند ، دیگران با دست روی زانو ، ریش دار و جدی. "
روباشوف دو بازجو دارد:

ایوانف ، رفیقی از جنگ داخلی و دوست قدیمی.
گلتکین ، مرد جوانی است که ویژگی آن نشاسته کردن فرم لباس اوست به طوری که هر زمان که حرکت می کند "شکسته و ناله می کند".
خلاصه نقشه
ساختار
تاریکی در ظهر به چهار قسمت تقسیم می شود: اولین شنوایی ، دومین شنوایی ، سومین شنوایی و داستان دستوری. در ترجمه اصلی انگلیسی ، کلمه تلر که هاردی به عنوان "شنیدن" ترجمه کرده است "Verhör" است. translation در ترجمه 2019 ، بوهم آن را به عنوان "بازجویی" ترجمه کرده است. Michael مایکل اسکامل در مقدمه خود برای ترجمه ترجمه رژیم های شوروی و نازی تا حدودی نرم تر و متمدن تر از آنچه واقعاً بودند به نظر می رسند.

اولین جلسه رسیدگی
خط "هیچ کس نمی تواند بی گناه حکمرانی کند" ، توسط لوئیس آنتوان دو سنت-جوست ، به عنوان سنگ نگاره ظاهر می شود. این اقدام با دستگیری روباشف در نیمه شب توسط دو مرد از پلیس مخفی آغاز می شود (در اتحاد جماهیر شوروی شوروی ، این می تواند NKVD باشد). هنگامی که آنها به دنبال روباشف آمدند ، او را از رویای تکراری بیدار کردند ، تکرار اولین باری که توسط گشتاپو دستگیر شد. یکی از این افراد در سن روباشوف است ، دیگری نسبتاً جوان تر است. پیرمرد رسمی و خوش اخلاق است ، جوان بی رحم است.

روباشوف که زندانی شد ، ابتدا خیالش راحت است که هنگام بازداشتهای جمعی با ترس و وحشت تمام شود. وی انتظار دارد تا زمان تیراندازی در سلول انفرادی نگهداری شود. او با استفاده از کد ضربه زدن با شماره 402 ، مرد در سلول مجاور ارتباط برقرار می کند. برخلاف روباشف ، شماره 402 یک روشنفکر نیست ، بلکه یک افسر ارتش تزاری است که از کمونیست ها متنفر است. روابط آنها از یک یادداشت ترش آغاز می شود زیرا شماره 402 از بدبختی ی روباشوف ابراز خوشحالی می کند. با این حال شماره 402 اصرارهای غیر ی نیز دارد و وقتی او درخواست کرد که روباشوف جزئیاتی درباره آخرین باری که با یک زن خوابیده است به او بدهد ، روباشوف این کار را انجام می دهد شماره 402 به او گرم می شود. این دو با گذشت زمان به هم نزدیکتر می شوند و اطلاعاتی در مورد زندان و زندانیان آن رد و بدل می کنند.
روباشف به بلشویک های قدیمی ، شماره یک و تفسیر مارکسیستی از تاریخ می اندیشد. در طول رمان ، روباشوف ، ایوانف و گلتکین در مورد روندهای تاریخی و چگونگی تأثیر افراد و گروه ها از آنها حدس می زنند.

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش چهارم

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش سوم

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش دوم

، ,یک ,روباشوف ,شماره ,روباشف ,های ,است ، ,شماره 402 ,می کند ,می شود ,به عنوان ,اتحاد جماهیر شوروی ,جماهیر شوروی سوسیالیستی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدیس موزیک | دانلود آهنگ ترکی اینکوگراف ویلاسل فروش ویلا دانلود پایان نامه های ارشد بلاگ رسمی شرکت سلامت آذین پارسیان صفینه فضایی سوالات تستی ارتینگ(امتحانات پایانی) هلدینگ پارس پندار نهاد دبیرستان غیر دولتی پسرانه کشتیرانی 7 (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان چابهار) H♡L