در اولین معاینه ، دکترین او ارتجاعی و فوق ارتدوکس به نظر می رسد ، کاتولیک تر از پاپ است ، یا حداقل محافظه کارانه تر از حتی سلسله مراتب روشنگری نشده جمهوری تازه برزیل است.

به عنوان فقیرترین فقیر سرتائو - اخراجی ها ، راهن آدمکش و بیمار ، تغییر شکل داده ، بردگان شورشی فراری - به تعداد فزاینده ای تحت تأثیر نیروی معنوی شدید او سقوط می کنند ، او پیام نجات هزاره خود را تبلیغ می کند. وی به دهقانان و راهن ، کانگاسیروهای سرتائو ، گفت که این جمهوری وسیله آزادی نیست بلکه کراهتی است که از اتحادیه فراماسونری و پروتستانتیسم حاصل شده است. نوآوری های آن - ازدواج مدنی ، جدایی کلیسا و دولت ، سیستم متریک - معیارهای پیشرفت نیستند بلکه ابزارهای شیطانی دجال ، قوای بزرگ است. یک سرشماری ملی پیشنهادی ، با س questionsالات مربوط به نژاد و مذهب ، تلاشی برای پیشرفت دانش نیست بلکه یک طرح شیطانی است که سیاه پوستان برزیل از طریق آن شکار می شوند و دوباره به بردگی می کشند ، کاتولیک های خوب او را به قتل می رسانند.

در ابتدا چند مبلغ خدمتگزار به سرتائو منبرهای مشاور را مجاز می دانند ، اما خیلی زود کلیسا او را محکوم می کند ، و تنها یک کشیش ناموفق و کلیسای عجیب و غریب به عنوان برای گروه پر تعداد او فعالیت می کند. شاگردان مشاور ، برخلاف دولت ملی ، که در حال آماده سازی یک لشکرکشی علیه آنها است ، در مزرعه متروک کنودوس Canudos مرمت می کنند.

چرا این محکومیت توسط کلیسای دشمن بسیار مشتاق دولت سکولار محکوم شده است؟ از آنجا که کلیسا خردمند است و حافظه او بی پیر است. او این مرد را می شناسد ، می داند که او نه صلح بلکه یک شمشیر به ارمغان می آورد و شمشیر - که قرن ها توسط مونتانیست های Phrygia ، توسط Anabaptists مونستر ، توسط ارتش Cromwell دست به دست شد - همیشه و بدون استثنا مخالف استقرار آن است او اکنون بخشی است. او می بیند - و در اینجا آقای وارگاس یوسا هزاره را به عنوان اسطوره اصلی خود تاریخ به روشنی روشن می کند - که سربازی که مسیح را از شانه های پادشاه استوارت به سرش می کوبد در همان ارتش سرباز عقل خدمت می کند که بعداً سر شاه بوربون. در واقع ، همانطور که مجبور به دیدن هستیم ، ارتش او در طول زمان حرکت خواهد کرد. فوسیلادهای او رومانوف را در سیبری و اسقف ها را در آنارشیست اسپانیا ، هزاره خوار ، قتل داد.

مانند برزیل در طلوع قرن ، "جنگ پایان جهان" هم جلو و هم عقب به نظر می رسد. نیروهای عمل شده ابدی و اساسی هستند. آقای وارگاس یوسا به ما می گوید ، این تعداد زیادی از ایدئولوژی های رقیب نیست که جهان را درگیر خود می کند. بلکه یکی است ، همیشه یکسان است ، که خود را به نامهای مختلف صدا می کند ، قهرمانش هزار چهره نشان می دهد ، برای همیشه در آرامش پیشوایان ، روسای جمهور ، دبیران کل و روسای جمهور است ، منافع ، کاخ ها و صندلی های آنها را به نام آزادی ، برابری تهدید می کند و زندگی فراوان تر مردم با حمایت از حکومت مسیح ، مسیح ، به دنبال هدفی تغییرناپذیر هستند - آزادی نهایی بشریت از شر ، حل و فصل آخرین مساله مستقیم در جهان ، مسئله رنج. هزار انقلاب به نام آن یک قطعنامه.

از میان شخصیت های زیادی که در این داستان شگفت انگیز و به یاد ماندنی جای خود را می گیرند ، یکی از قوی ترین آنها ، زیرا او در خدمت تقویت استدلال رمان است ، یک اسکاتلندی است که نام گالیله گال را بر خود گرفته است. در حالی که ضد مسیحیان لیبرال خواستار تخریب مشاور هستند ، گال با تبلیغاتی به رومه اصلی لیبرال در شهر ساحلی سالوادور نزدیک می شود و خواستار "تظاهرات عمومی در همبستگی با آرمان گرایان کانودوس" است. "گال یک آنارشیست و یک سوسیالیست است ، انقلابی کهنه کار که در سال 70 با کمونیست های پاریس جنگید. او مانند مقامات کلیسا سریعاً می تواند آنچه را که ژاکوبن های خودساخته ریو و سالوادور نمی توانند - آموزه انقلابی نهفته در تعالیم مشاور - را تشخیص دهد.
یک پوزیتیویست منطقی ، اسکاتلندی خود را به عنوان دو عصیانگر علمی ، صریح کیهان و فرانتس جوزف گال ، بنیانگذار علم فرنولوژی معرفی کرده است. وی با رعایت اصول علمی ، در روم عهد پاکدامنی نهاده است. وی با بررسی اصل تجربی ، وی معتقد است که شخصیت انسان ممکن است از طریق "لمس" ، احساس برجستگی های سر خوانده شود. در فراز و نشیب های جمجمه ، ممکن است ریشه های انگیزه انسان به طور علمی مشخص شود. همانطور که او معتقد است "" عقلانیت در سر هر انسان حک شده است "، بنابراین ادعا می کند که" چیزی در تاریخ چیزی به نام شانس وجود ندارد ، هرچند که مسیر آن چقدر به نظر می رسد ، همیشه یک عقلانیت در زیر آن پنهان است گال با پیروی از اصول خردگرایانه خود ، خود را درگیر یک بازی تحریک آمیز و دسیسه دو رنگ می کند که او را به قلب تاریکی پرانتز سرتائو و فراتر از آن ، به منظره ای در روح و روان خود هدایت می کند. سرنوشتی فراتر از وسیع ترین بازیگران تصورات او.

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش چهارم

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش سوم

نقد کتاب ظلمت در نیمروز | بخش دوم

، ,های ,یک ,کند ,بلکه ,گال ,می کند ,است ، ,را به ,خود را ,است که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تازه های تبریز تنهایی ها صفحه دانلود فیزیوتراپی متفاوت از هرچیزی برای بهتر شدن حال شما مُحَلّی پادیسو novinrahro پسر چوپان چگونگی مقابله با ویروس کرونا